فاطمه ی دلم......
انقدر توی نوشته های سالهای پیش گشتم تا پیداش کردم......گل یاس بهشتی من ، چهار سال پیش بود تو همین شبهای ایام فاطمیه یادم نمیاد چرا ولی خیلی دلم شکسته بود، آخرای سال ۹۴ بود ..... اسمتو گذاشتم فاطمه نورا.....محرم سال بعدش تو خواب دیدمت .....خودت اسم تو گفتی بهم ......وقتی بیدار شدم تازه فهمیدم تو بودی چهار سال پیش نوشته بودم من دخترم و از فاطمه زهرا خواستم.....نوشته بودم من فاطمه نورا رو زود ازت میخوام.....اون وقتا خیلی کوچیکتر بودم ، هنوز بیست سالم هم نبود... اسم تو نذر حضرت زهرا بود .....تو قرار بود هدیه حضرت زهرا باشی ....فکر میکردم خیلی زودتر از اون که فکرشو کنم خدا تو رو بهم میده...... از وقتی تو خوابم تو رو دید...